دلنوشته های بی نام من

آن چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...

دلنوشته های بی نام من

آن چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...

نجوای دل

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۱۰ ب.ظ

یادم می آید کودکی ام را، آن هنگام که از ترس این که مبادا دیگران بخواهند مرا به بازی و سخره بگیرند چشم بر هم می گذاشتم و تظاهر بر خواب می کردم و از جای خود تکان نمی خوردم و هر بار که اسمم را بر زبان جاری می کردند چشمانم را محکم تر می فشردم تا مبادا دستم رو شود و بفهمند که تمام این ها تنها نقشه ایست برای فرار از گفته های آنها که مبادا تیری باشد بر قلب کوچکم...

و اکنون....

اکنون من بزرگ شده ام اما گاهی چه بچه گانه دلم هوای خواب های تظاهرگونه کودکی ام را می کند....


  • ساجده السادات رضوی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی